سکوت چه واژه ی غریبی ست و چه زیبا می نماید اکنون.

سکوت یعنی چه؟ سکوت فریادی ست که خفه کرده باشندش...یا نوایی ست که در بی زمان ثانیه ها می نوازند؟

سکوت چیست؟

سکوت غریوی نابهنگام است که از وجودی سرکوب شده می تراود به بیرون؟ یا که لبخندی تصتعی ست؟ یا قطره اشکی که از چشمان کودکی وامانده می گریزد؟

سکوت صدای بی صدایی ست یا حنجره ی پاره شده ی فریاد؟

سکوت آرامشِ  پس از خندیدن است یا سوگِ پس از گریه کردن؟

سکوت مکث یک قاضی برای حکم کردن است؟ یا درماندگی یک بی گناه برای محکوم شدن؟

کدامین را سکوت نامیم؟

سکوت...بی صدایی....بی هیچ حنجره ای